ژانر شونن یک چیز مشخصی هست داستان درباره یک پسری که میخواد به یک چیزی دست پیدا کند برای مثال تو وان پیس لوفی میخواد به وان پیس دست پیدا کند و تبدیل به پادشاه دزد دریایی شود یا تو ناروتو شخص اصلی داستان ما میخواد هوکاگه شود و...

حالا چرا اینا را گفتم که چی 

من اینا را گفتم تا برسم به یک مانگای شونن دیگه که مانند همه داستان ها یک پسر بچه است بنام یوه اساکورا که میخواد شامن کینگ بشه ولی چی این مانگا اون را با بقیه جدا میکند تو این مقاله به یکی از جذاب ترین مانگا های شونن میپردازیم 

خب بزارید اول از همه یک اطلاعات کلی درباره شامن کینگ بدم :

شامن کینگ داستان پسر بچه ای شامن است که میخواهد شامن کینگ شود خب حالا میپرسید شامن چیه خب شامن به افرادی میگن که میتونند با ارواح ارتباط برقرار کنند ولی بیاید الان بیشتر توضیح ندیم و به خود مانگا بپردازیم اینمانگا کلا 300 چپتر هست پس لازم نیست که نگران طولانی بودن آن باشید (البته اگر 300 چپتر را طولانی فرض میکنید بحث دیگری است )

خب حالا که کمی درباره این مانگا فهمیدید بیایید به دلایل خوب بودن این مانگا بپردازیم و ببینیم که چرا باید بخوانیم 

اول از همه بیاید درباره دنیای شامن کینگ بپردازیم 

دنیای شامن کینگ مانند دنیای خودمون هستش با یک تفاوت آنهم بودن شامن ها و ارواح هستش حالا بزارید منظورم را بهتر بگم داستان این مانگا در دنیای خودمون اتفاق میفته و شامن ها بعد از 500 سال یک مبارزه برای انتخاب شامن کینگ برگزار میکنند حالا این شامن کینگ کیه خوب راستش را بخوایید بگم اون یکجورایی خداست درواقع میشه گفت شامن ها در حال مبارزه هستن تا برنده این نبرد ها تبدیل به خدای 500 ساله زمین بشود الان میگویید اینا چرا ربطی به دنیا پردازی مانگا داره خوب خیلی ها میخوان شامن کینگ باشن پس خیلی ها از نقاط مختلف دنیا برای این نبرد میایند بعضی از مصر بعضی از قطب شمال در واقع مردمی با رنگ ها و فرهنگ ها و باورهای مختلف حالا متوجه شدید اگر نه بزارید بیشتر توضیح بدهم من تا جایی که میدونم دو نوع جهان تو دنیا مانگا ها داریم یکی جهانی که تو دنیای خودمون جریان داره مانند مای هیرو اکادمی یا جهانی که خیالی هستند مانند ناروتو ولی مشکل این دنیا داستان ها چیست 

یکی از مشکلات این داستان ها این است که مثلا تو دنیای ناروتو همه نینجا هستند ( بجز رامن فروشی ایچیراکو ) یا مثلا کل داستان تو توکیو میگذرد ( مای هیرو آکادمی ) ولی شامن کینگ اینطوری نیست شما میتونید یک سرخپوست را ببینید و در کنارش با یک سامورایی روبرو بشید پس کاملا مشخص هست که ورلد بیلدینگ این مانگا ( همون دنیا سازی ) یک سر و گردن از بیشتر مانگا ها بالا تر است ( بیشتر و نه همش ) 

موضوع دوم شخصیت اصلی داستان است یوه اساکورا یکی از متفاوت ترین شخصیت های مانگاهی سونن است او کسی است که ممکن است دشمنش را بغل کند و باهش همدردی کند همچنین او مثل بقیه شخصیت اصلی بیشتر داستان ها یک تختش کم نیست ولی باز هم رفتارر های عجیبی و مخصوص به خودش را دارد 

حالا که درباره شخصیت اصلی داستان حرف زدیم بزارید درباره خبیث داستان حرف بزنیم این داستان یک شخصیت خبیث دارد که از اوایل تا انتها داستان هست این شخصیت خبیث ما قصد دارد شامن کینگ شود و بعدش تمام انسان ها را نابود کند خیلی کلیشه ای هستش نه ولی این از اون شخصیت ها باهش ممکن که ناهار بخورید و حتی باهاتون بازی کند هر روز بهتون سلام کنه و از این حرف ها 

نکته خوب دیگر این مانگا نحوه مبارزه آن است در این داستان شامن ها برای مبارزه باید روحی کنارشون باشد تا کمکشون کند مثلا روح یک سامورا یا روح یک خدای هندی یا یک موجود افسانه ایبرای همین روش مبارزه هر کس متفاوت هست و نکته دیگر آن این است که مانگا کا تلاش میکند تا از ریتم برنده همیشه شخصیت اصلی است به نحوی بیرون بیاید

این مانگا را حتما بخونید که اونایی که شونن دوست دارند هیچ جوره پشیمون نمیشوند 

نکته دیگری که باید عرض کنم این است که این مانگا یک انیمه هم داشته ولی به تازگی دوباره قرار است یک انیمه از روش بسازند برای همین اگر شما مانگا نمی خونید تا سال دیگه صبر کنید تا انیمه اش بیاد 

امیدوارم که با اومدن انیمه جدید شهرت که این مانگا لایق بوده را بدست بیاورد این مانگا را حتما بخونید و از آن لذت ببرید